تدبر در قرآن کریم
صوت آموزشی سوره مبارکه نازعات

متن آموزشی سوره مبارکه نازعات

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

بخوان این سوره را به نام خدای رحمتگر مهربان

آیه 1 - 14

وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً (1) وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً (2) وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً (3) فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً (4) فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً (5) یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ (6) تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ (7) قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ (8) أَبْصارُها خاشِعَةٌ (9) یَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحافِرَةِ (10) أَ إِذا کُنَّا عِظاماً نَخِرَةً (11) قالُوا تِلْکَ إِذاً کَرَّةٌ خاسِرَةٌ (12) فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ (13) فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ (14)

 

انذار از قیامت و اعلام برانگیخته شدن انسان در آن روز، عده­ای را به تلاش برای انکار آن واداشته ­است؛ از این رو با بعید دانستن آن واقعه مهم، به مقابله با این انذار می­پردازند. خدای متعالی با بیانی آکنده از تأکید، به آنان هشدار می­دهد که نتیجه چنین رفتاری، ترس و سرافکندگی شدید ایشان در روز قیامت است.

سوگند به آن فرشتگانی که برای انجام اوامر پروردگار خیز گیرندگان و از جا کنندگان هستند، در حالی که تحت استیلای حکومت الهی­اند«1» و همانان که با نهایت طیب نفس و کمال میل، به وظیفه الهی خود عمل کنندگان‌اند«2» و همانان که بدون هیچ انحراف و ضعفی، در مسیر عمل به فرمان الهی حرکت­کنندگان‌اند؛«3» پس در مسیر حرکت خود آن­چنان که باید سبقت گیرندگان‌اند؛«4» پس امر عظیم قیامت را به فرمان خدا تدبیر کنندگان‌اند«5» در آن روز که به شدت زمین لرزنده بلرزد«6» در حالی که از پی زلزله شدید آن، زلزله­ای شدید آید.«7» در آن روز که چنین شود، دلهایی لرزان و نگران‌اند«8» دیدگانشان فروافتاده است (سرافکنده­اند).«9» با تعجب می­پرسند: آیا به درستی ما بازگردانده شدگانیم، در حالی که در قبر بودیم؟«10» آیا به درستی ما بازگردانده شدگانیم، آن گاه که چند استخوان پوسیده و خرد بودیم؟«11»

خدای متعالی با این بیان بلیغ به آنان هشدار می­دهد، اما توجهی نمی­کنند و به جای پندپذیری، آن را به سخره­ می­گیرند. در پاسخ آنان بر وقوع معاد تأکید می­کند و می‌فرماید: بدانند که این بازگشت، جز بانگی پرخروش نیست و ناگهان همه زنده شده، بر زمینی هموار قرار می­گیرند:

به ریشخند گفتند: در این صورت، این بازگشتی زیانبار است«12» جای ریشخند نیست، چون بازگرداندن مردگان تنها یک بانگ پرخروش است«13» پس ناگهان زنده از دل خاک برآمده، روی زمین هموار قرار می­گیرند.«14»

فرقی نمی­کند؛ هرچند قیامت را بعید شمارند و آن را سخت بدانند و هشدار قرآن را به سخره بگیرند، راهی برای فرار از آن روز نیست و همگان در برابر خدای  متعالی حاضر خواهند شد؛ پس چه بهتر که با قبول آن روز، در صف سرافکندگان و وحشت­زدگان درآن روز نباشند.

 

جهت هدایتی سیاق اول:

تأکید بر وقوع معاد

در پاسخ به کسانی که بیان قرآن را در خصوص ترس و سرافکندگی بعید شماران و سخت پنداران معاد به سخره گرفتند و به هشدار الهی توجهی نکردند.

 

آیه 15 - 26

هَلْ أَتاکَ حَدیثُ مُوسى‏ (15) إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً (16) اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏ (17) فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلى‏ أَنْ تَزَکَّى (18) وَ أَهْدِیَکَ إِلى‏ رَبِّکَ فَتَخْشى‏ (19) فَأَراهُ الْآیَةَ الْکُبْرى‏ (20) فَکَذَّبَ وَ عَصى‏ (21) ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعى‏ (22) فَحَشَرَ فَنادى‏ (23) فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى‏ (24) فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى‏ (25) إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشى‏ (26)

 

به راستی این همه سرسختی در پذیرش سخن پروردگارشان چیست؟ گویا این عده در برابر او طغیان کرده­اند و در نافرمانی او از حد گذشته­اند.

آیا سرگذشت موسی به تو رسید؟«15» آنگاه که پروردگارش او را در وادی مقدس طوی ندا داد«16» به سوی فرعون برو که او طغیان کرده و نافرمانی حق را از حد گذرانده است.«17» پس بگو آیا دوست داری که دل از طغیان بشویی و به پاکی برسی؟«18» و تو را به شناخت پروردگارت راه نمایم تا به عظمتش پی ببری و از او بیم داشته باشی؟«19» پس بزرگ‌ترین نشانه را به او نشان داد. «20» فرعون سخنان موسی را دروغ انگاشت و او را نافرمانی کرد.«21» سپس پشت کرد در حالی که می­کوشید؛«22» پس مردم را گرد آورد و از پی آن ندا داد«23» پس گفت: منم برترین پروردگار شما؛«24» پس خدا او را به عذاب دنیا و آخرت گرفتار ساخت.«25» به یقین در این سرگذشت، برای کسی که به عظمت خدا پی می­برد و از او می­ترسد، عبرتی بزرگ است.«26»

آری، فرعون که نمونه بارز طغیان در برابر پروردگار بود و کار را تا جایی پیش برد که خود را پروردگار برتر مردم معرفی کرد، چنین به عذاب دنیا و آخرت گرفتار شد. اندک توجهی به داستان او جرأت طغیانگری دربرابر رب را از ایشان خواهد گرفت، البته اگر بنای ایشان بر خشیت و تزکیه از طغیان باشد؛ در غیر این صورت، این عبرت نیز اثری در آنها نخواهد داشت.

 

جهت هدایتی سیاق دوم:

گرفتاری فرعون طغیانگر در دنیا و آخرت

عبرتی برای هرکس که خشیت پروردگار پیشه کند و بنای تزکّی از طغیان داشته باشد.

 

آیه 27 - 33

أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها (27) رَفَعَ سَمْکَها فَسَوَّاها (28) وَ أَغْطَشَ لَیْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها (29) وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَکُمْ وَ لِأَنْعامِکُمْ (33)

 

این طغیانگران در خود چه دیده­اند که چنین در مقابل پروردگارشان سرکشی می­کنند؟ چه چیزی سبب شده که خود را برتر می­پندارند؟ آیا آفرینش خود را بسیار محکم و استوار دیده­اند و از این رو خود را برتر می­دانند؟ پس باید به مقایسه خود با دیگر مظاهر خلقت بنشینند:

آیا آفرینش شما محکم و استوارتر است یا آسمان که خدا آن را بنا کرد؟«27» سقفش را برافراشت و آن را موزون ساخت؛«28» شبش را تاریک کرد و روزش را آشکار نمود«29» و زمین را پس از سامان دادن آن گسترانید؛«30» آب آن را با شکافتن درآورد و جاری ساخت و گیاهش را رویانید«31» و کوهها را استوار کرد.«32» این همه را انجام داد تا شما و دامهایتان را بهره­مند سازد.«33»

توجه به مظاهر آفرینش و خلقت محکم و استوار آن در مقابل سستی آفرینش انسان، هرگونه خود برتربینی را به ذهن هر منصفی مضحک می­نماید. اینکه انسانی که خلقت او از دیگر مظاهر خلقت پروردگارش سست­تر و ضعیف­تر است در مقابل آفرینده آنها قد علم کند و طغیان کند. آن هم پروردگاری که همه این مخلوقات را برای بهره­مندی او و دامهایش مهیا ساخته است.

 

جهت هدایتی سیاق سوم:

نفی خودبرتربینی انسان

با برشماری مظاهر آفرینش و دعوت او به مقایسه خودش با جهان خلقت.

 

آیه 34 - 41

فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرى‏ (34) یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‏ (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحیمُ لِمَنْ یَرى‏ (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى‏ (37) وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا (38) فَإِنَّ الْجَحیمَ هِیَ الْمَأْوى‏ (39) وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى‏ (41)

 

طغیانگرانی که زندگی دنیای خود را بر زندگی ابدی آخرت ترجیح داده­اند، باید بدانند که چه باور داشته باشند و چه انکار کنند، آن حادثه غلبه کننده و دربرگیرنده در راه است؛ حادثه‌ای که خودبرتر بینی هر طغیانگری را از بین خواهد برد و بر همه سرکشان غلبه خواهد کرد تا هرکس به جایگاه اخروی خود فرستاده شود.

پس وقتی آن بزرگ‌ترین حادثه غلبه کننده و دربرگیرنده رخ دهد«34» در روزی که انسان تلاش خود را به یاد آورد«35» و دوزخ برای کسی که دیده­ای دارد تا ببیند، نمایانده شود، آن‌گاه آدمیان دو دسته شوند؛«36» پس هرکس طغیان کرد و از حد گذراند«37» و زندگی دنیا را برگزید و بر آخرت ترجیح داد،«38» پس به یقین دوزخ جایگاه اوست«39»  و هرکس از مقام و رتبه خدا ترسید و نفس خود را از تمایل به پستی بازداشت،«40»  پس به یقین بهشت جایگاه اوست.«41»

جایگاه طاغیان دربرابر پروردگار که دنیا را بر آخرت ترجیح داده­اند، جهنم و جایگاه خداترسانی که نفس را از تمایل به دنیای پست نگاه داشته­اند، بهشت برین است.

 

جهت هدایتی سیاق چهارم:

دوزخ، جایگاه طغیانگران و بهشت، مأوای خداترسان

آنان که دنیا را بر آخرت ترجیح می­دهند و طغیان می­کنند، به سوی جهنم می­روند و آنان که نفس خود را از تمایل به پستی بازمی­دارند و از مقام خدایشان خشیت دارند، به سوی بهشت رهسپارند.

 

آیه 42 - 46

یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها (42) فیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْراها (43) إِلى‏ رَبِّکَ مُنْتَهاها (44) إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشاها (45) کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَها لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِیَّةً أَوْ ضُحاها (46)

 

طغیانگران را یارای استقامت دربرابر انذار قرآن نیست و بیان بلیغ قرآن، حجت را بر همه تمام می­کند. آخرین حربه آنان، پرسش از زمان قیامت است تا از این طریق رسول­ خدا6 را تکذیب کنند و راه را برای انکار قیامت باز نگاه دارند.

ای پیامبر! از تو درباره ساعت (قیامت) می­پرسند که وقت برپایی آن چه زمانی است؟«42» جایگاه تو در یادآوری زمان آن چیست؟«43» یادآوری زمان ساعت، تنها به پروردگار تو پایان می­یابد.«44» آری، اشاره به زمان برپایی قیامت به عهده تو نیست؛ تو فقط انذار دهنده­ای و کسی انذار تو را قبول می­کند که درخور خشیت از آن باشد.«45» زمانی که آن روز را می­بینند، گویی پیش از آن جز به اندازه عصرگاهِ روزی یا چاشت آن بیشتر نمانده­اند.«46»

 

جهت هدایتی سیاق پنجم:

خنثی سازی آخرین حربه منکران قیامت

با بیان جایگاه پیامبر6 به عنوان منذر قیامت و تأکید بر نزدیکی زمان برپایی قیامت.

 

سیر هدایتی سوره

ترجیح زندگی دنیا بر آخرت یا به اصطلاح «دنیاگرایی»، ملازم با نفی معاد است. سوره مبارکه نازعات با مخاطبانی روبه‌روست که در حد اعلای دنیاگرایی، یعنی طغیان دربرابر پروردگار هستند و از این موضع، انذارهای خدای متعالی درباره معاد را  نه نتها نمی­پذیرند، بلکه گاهی از طریق استبعاد و استصعاب و زمانی با تمسخر و حربه­های دیگر به مقابله با آن می­پردازند و فضا را برای پذیرش دیگران نیز مخدوش می­کنند.

خدای متعالی در چنین فضایی، نخست نقطه ظهور و بروز دنیاگرایان طغیانگر، یعنی رد معاد از طریق استبعاد و استصعاب آن را هدف قرار می‌دهد و در این باره به ایشان هشدار می­دهد، اما وقتی این هشدار با تمسخر از طرف آنها پاسخ داده می­شود، بر تحقق آن روز تأکید می­فرماید (آیات 1- 14).

در مرحله بعد به ریشه اصلی و پشت پرده جریان استبعاد و استصعاب معاد می­پردازد؛ از این رو عاقبت غمبار فرعون به عنوان نمونه بارز طغیانگری دربرابر پروردگار را بیان می­کند و ضمن پرده برداری از ریشه رفتار ایشان، درباره عاقبت طغیان هشدار می­دهد تا هرکس که بنای بر خشیت پروردگار دارد، متذکر شود (آیات 15 - 26).

سپس طغیانگران را به مقایسه خود با مظاهر خلقت دعوت می­کند تا پشتوانه فکری طغیان، یعنی خودبرتربینی را زیر سؤال برد (آیات 27 - 33).

سوره مبارکه در ادامه به روز فراگیر قیامت اشاره می­کند؛ روزی که در آن، طغیانگران دنیاگرا در جهنم جای خواهند گرفت و خداترسانی که نفس خود را از تمایل به دنیا نهی کرده­اند، به بهشت خواهند رفت (آیات 34 - 41).

در نهایت به آخرین حربه طاغیان برای رد معاد، یعنی پرسش از زمان آن اشاره می­کند و با بیان جایگاه پیامبر6 به عنوان منذر از  قیامت و تأکید بر نزدیکی زمان آن روز، این حربه را نیز  ناکارآمد می­سازد (42 - 46).

 

جهت هدایتی سوره مبارکه نازعات:

مقابله با طغیان در برابر خدا و دعوت به خشیت از او

طغیان دربرابر خدا از دنیاگرایی نشأت می­گیرد و با انکار معاد ظهور می­یابد و عاقبتی جز عذاب ندارد. منشأ خشیت از خدا، تزکیه و خودداری از هوای نفس است که انسان را به بهشت رهنمون می­گردد.

 

صدق الله العلی العظیم

فیلم آموزشی سوره مبارکه نازعات

پرده نگار سوره مبارکه نازعات